بایگانی روزانه: 28 فوریه 2012

من یه کاری کردم. (نویسنده بعد از نوشتن این جمله سرش از ترس زیر لحافش قائم می‌کند)

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بیست و هشتم فوریه دو هزار و دوازده

احتیاج به یک آدم خجسته و آلت شکفته‌ای دارم که ظهر یکشنبه پاشه با من بیاد بریم کنسرت کیوسک در سان فرانسیسکو و بعد از کنسرت برگردیم بیایم سنتاباربارا. سر جمع می‌شه ده دوازده ساعت رانندگی و سه چهار ساعت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست و هشتم فوریه دو هزار و دوازده بسته هستند

کاش یک نفر بود که میتوانستی بغضت را پیشش باز کنی. که هر نفرین داری به جانم بفرستی. یک نفر که این بغض تو را بشکند. کمرت شکست بسکه غصه خوردی. حرف بزن لامصب. حرف بزن.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند