بایگانی روزانه: 16 فوریه 2012

شانزدهم فوریه دو هزار و دوازده

خانومه یه نگاهی بهم انداخت، رو سری‌اش رو مرتب کرد، موهاشو ریخت توی روسری و گفت شما چند ساله از ایران اومدید؟ من آب دهنم رو قورت دادم، خجالت کشیدم به راضیه «جدایی نادر از سیمین» فکر کردم، و یادم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شانزدهم فوریه دو هزار و دوازده بسته هستند

بعد آدم دی دریم می‌کنه می‌گه خب شاید اون لحظه آخر تصمیمش عوض شه بعد می‌گه حالا شاید هم دوباره یه حرفی زد بعد هی خوشحاله خودشو امیدوار نگه می‌داره. بعد هی می‌گه نه می‌دونم یه چیزی ته دلم می‌گه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند