بایگانی روزانه: 26 اکتبر 2011

بیست و ششم اکتبر دو هزار و یازده

Red wine and sleeping pills Help me get back to your arms Cheap sex and sad films Help me get where I belong I think you’re crazy, maybe I think you’re crazy, maybe Stop sending letters Letters always get burned … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بیست و ششم اکتبر دو هزار و یازده بسته هستند

شاید مال گرسنگی باشه این روزا یادم می‌ره باس غذا بخورم. سر کلاسم اما حواسم هیچ جا نیست دلم داره می‌لرزه. نمیذارم اما حمله بشه تقصیر شکم خالیه و این قهوه است. حالم از غذا بهم می‌خوره. کاش حامله باشم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

الان دلم می‌خواد وسط یه دشت باشم یه دشت بی سر و ته بعد بنویسم و بنویسم و بنویسم بنویسم از وقتی که هنوز این زن بزرگ بدنیا نیومده بود از اون دختر کک مکی زشت موکوتاه از عاشقیت‌های بی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند