بایگانی روزانه: 12 اکتبر 2011

من که برم تو حتی خبردار نمی‌شی یه روز می‌نویسی این آخر هفته بریم بیابون بعد من دیگه نیستم من خود بیابون شدم. تو می‌گی ای بابا. پس مراقب خودت باش

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

می‌خواستم امشب شروع کنم یه کتاب بنویسم الان نمی‌شه می‌خوابم بخزم زیر پتو به تو فکر نکنم و بخوابم

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

همیشه همیشه همیشه یکی هست. یکی هست که به تو ارجحیت داره. قبلا بوده. هنوز هم هست. هرچی نباشه بازم هست بازم هست. هست. مگه نه؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

دوازدهم اکتبر دو هزار و یازده

یکی نیست بهم بگه الاغ. خاک تو سر. بدبخت. می‌مردی چهارتا عکس می‌گرفتی وقتی لخت بود که الان اینطور به ضجه زدن نیافتی. الاغم دیگه. الاغ.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دوازدهم اکتبر دو هزار و یازده بسته هستند