از داستانهای من و پرزیدنت !

از وقتی احمدی نژاد حرفهای بی منطق جدیدش رو زده, همش دلم شور میزد که ایندفعه کی قراره بیاد و یه چیزی بپرونه. بساطی هم داریم ما. هر روز صبح میگفتم الان هست که آنتونی دوباره سر و کله اش پیدا بشه و من باز باید بگم که جدی نگیره. اونهم بگه این چه پرزیدنتی هست که نباید جدی اش گرفت.
دیروز به ان پی آر گوش میدادم. گزارشی داشتن در این زمینه. که پرزیدنت ایران گفته ما ظرفیت صد و بیست میلیون رو داریم و گفته که به زنها حقوق تمام وقت میده اگه نیمه وقت هم کار کنند . یه میزگردی بود در همین رابطه و عکس العمل فعالان زنان در ایران در این زمینه.
گفته شد درسته که این میگه من با کار زنها مخالف نیستم اما کی حاضره کسی رو نیمه وقت استخدام کنه و تمام وقت پول بده؟ این سیاستی هست که به خانه نشین شدن زنها ختم میشه.
ولی نکته جالب و شاید خجالت آورش ( حداقل برای ما) این بود که آخر میزگرد به این نتیجه رسیدن که پرزیدنت ایران از این حرفها که عملی نشده تا حالا زیاد زده. و احتمالا این هم یه جک اقتصادی سیاسی دیگه هست.
شرم آور نیست که ریس جمهور یه ممکلت – اصلا هر مملکتی- به عنوان یه راوی جکهای بزرگ شناخته بشه؟
اما نکته ای که برای همه جالب بود این بود که چه جوری یه دفعه سه روز تعطیلی خارج از برنامه میشه داشت تو کشوری و تکلیف اقتصاد و برنامه ریزی مردم و دولت چی میشه. این جکی بود که ظاهرا عملی شد.
این دفعه آنتونی حرف نزد ولی رادیوی ملی یه برنامه بیست دقیقه ای گذاشت که معلوم نبود چند میلیون دارن بهش گوش میدن. کاش همون آنتونی میومد من رو مسخره میکرد.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.