بایگانی ماهیانه: دسامبر 2015

Instagram

#vacío

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

«…گوش شیطان کر از عاشورا تا حالا مریض نشده‌ام! پریروز هم اربعین حسینی بود و همسایه‌ها سینی سینی نذری می‌آوردند در خانه. دو سه روزی هم باران شدید آمد و امروز هم باد شدید می‌آید و بالاخره آسمان تهران رنگ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

خواب دیده‌ام حامله‌ام. موقع زایمان بود. کیسه آب پاره شده بود. یک جایی توی ساحل بود که داشتم راه می‌رفتم. خودم را می‌دیدم. یعنی هم خودم را از بیرون می‌دیدم هم سنگینی ام را حس می‌کردم. خیلی خیلی سنگین بودم. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Our first attempt to make paella turned to a masterpiece! You can officially hire me and my sis @mona6ix to cook for your aroosi and marasem!

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

Mr. L is in his “whatever! I dont give a damn” mood! #lorkazand

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

قرار بود برویم دو شب پورتلند بمانیم. بعد عصر روز قبل از شکرگزاری رسیدیم پورتلند. یعنی ساعت یک و دو بعد از ظهر. ترافیک روز تعطیل خیلی زیاد بود. ما هم گرم یک بحثی شدیم بودیم که الان یادم نیست … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یک سفر خیلی خیلی خوبی رفتم که با آنکه یک هفته بیشتر نبود اما انگار خیلی بیشتر خوش گذشت. چند سال پیش هم چند هفته‌ای با نگار رفته بودم نیویورک و خیلی خوب بود. با یک دوست فیلسوف سایکوآنلایز خوان … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Mood of the day.

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

This “dar be dari” has been way longer than than i was plan to. I want a home, my home.

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند