بایگانی روزانه: 16 سپتامبر 2011

شانزدهم سپتامبر دوهزار و یازده

مامان عاشق ستار است. از جوانی‌هایش بوده. یک جوری عاشقش است که بابا که هیچ وقت به هیچ کدام از دلبری‌های مامان و ما کاری ندارد، در خصوص ستار مسخره بازی در‌ می آورد. دیروز آمدند سنتاباربارا و قرار شد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شانزدهم سپتامبر دوهزار و یازده بسته هستند