بایگانی روزانه: 13 آوریل 2011

سیزدهم آپریل دوهزار و یازده

اون دختره رو یادته وقتای آژیر قرمز تو پناهگاه می‌دیدیش چشاش درشت بود مامانش همش جیغ می‌زد باباش هی دعا می‌خوند خواهر کوچیکش هی گریه می‌کرد شنیدی خل شد گذاشتنش تو دیوونه خونه؟ می‌گفتن دکتر گفته بود با اون چشا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای سیزدهم آپریل دوهزار و یازده بسته هستند