بایگانی سالانه: 2008

تصادف

نمی‌دانم اسم این‌ها تصادف است یا انرژی موجود در کیهان یا چه. دیشب تا صبح در خوابم بود و امروز دوستی از راه نیامده آهنگ من و او را زیر‌لب زمزمه می‌کرد. بعد از پنج سال به این آهنگ فکر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای تصادف بسته هستند

استخوان اگر پودر نشود، آبدیده می‌شود. رشد می‌کند و قد می‌کشد. ….اگر پودر نشود

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

حکایت من و تبخال‌هایم- قسمت اول

همین یک‌شبنه بود که با عزیزی حرف تب‌خال‌های تاریخی من بود. مخصوصا در دورانی که عمران می‌خواندم. تب‌خال‌هایی می‌زدم به وسعت تمام صورت! یعنی کم نبود پایان‌ترم‌هایی که همه فکر می‌کردند من خدای نکرده جذام گرفته‌ام. استرس آقا. استرس! اینجا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای حکایت من و تبخال‌هایم- قسمت اول بسته هستند

کنفرانس بنیاد پژوهش‌های زنان یا از حرصی که می‌خوریم

نقد کردن خیلی کار راحتیه. آدم بشینه رو صندلی راحت و بگه که اه اه. یعنی بهتر نمی‌تونست بشه؟ اما تا وقتی خودش یه قدم برنداشته در درست کردن چیزی، حرف زدن هم فایده نداره. نه تنها در این مورد، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای کنفرانس بنیاد پژوهش‌های زنان یا از حرصی که می‌خوریم بسته هستند

در شرایط گرسنگی و تحریم و اینها دیگر چه کسی جرات میکند از حجاب حرف بزند؟ مگر نه آنکه دیگر زنان به آن عادت کرده اند یا بچه ها با آن بزرگ شده اند؟ آیا این تصور زنان خارج از … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شهرداری سن حوزه!‌ خجالت!‌ خجالت!‌

خوب به سلامتی و میمنت امروز بالاخره من برای وضعیت این پایی که روش زمین خورده بودم (‌در روز پایانی کنفرانس سن حوزه) رفتم کلینیک دانشگاه. خوب بود اولش. یعنی بعد از اینکه زمین خوردم یه دو روز درد داشت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شهرداری سن حوزه!‌ خجالت!‌ خجالت!‌ بسته هستند

مکالمه سازنده

اون: یه چیزی می‌گم قول بده ناراحت نشی! من: اصلا از نظر روحی در شرایط نیستم که تحمل انتقاد داشته باشم! نگو. اون: باشه. پس خودم کفشات رو برمیدارم از روی میز ناهار خوری (با تاکید غلیظ روی ترکیب ناهار … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای مکالمه سازنده بسته هستند

گرونی آقا،‌ گرونی

به طرز کاملا مشهودی صحبت کردن در مورد گرونی وارد مکالمات مردم شده. از قیمت بنزین شروع می‌شه و به مایحتاج عمومی و برای ما دانشجوها به شهریه‌ها و قیمت کتاب‌ها و قهوه و چایی و اینها هم می‌رسه. معمولا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای گرونی آقا،‌ گرونی بسته هستند

Seymour Hersh on Covert Operations in Iran

سیمور هرش امروز در برنامه Fresh Air رادیوی ملی در مورد مقاله تازه‌اش در مورد ایران، صحبت خواهد کرد. فایل صدا ساعت سه بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا قابل دسترس خواهد بود. چند مطلب در وبلاگستان در همین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Seymour Hersh on Covert Operations in Iran بسته هستند

چیزهایی است از جنس موسیقی. حس‌هایی هست که بیان شدنی نیست. شاید نوشتنی باشند. من نوشتنش را بلد نیستم. چیزهایی هست از جنس خجالت، استیصال، خستگی، بی‌حوصلگی، آهنگ، درماندگی،‌ نفرت، عشق، جنون،‌…حس‌هایی است که قابل بیان نیست. پدربزرگم را برای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند