بایگانی ماهیانه: اکتبر 2007

مطلبی سه سال است که در گلویم گیر کرده است, مدتها قبل از آنکه نوشتن در اینجا را شروع کنم. از همان زمان ها که فقط وبلاگ می خواندم به خودم می گفتم باید یک روز شروع به نوشتن کنم. … ادامه‌ی خواندن→

شب یک شنبه بود. بدترین وقت هفته. می دانی که باید زود بروی بخوابی که فردا روز از نو روزی از نو. نشسته بودم روی تخت و خوابم نمی آمد. دلم می خواست با کسی که خودم باشد حرف بزنم. … ادامه‌ی خواندن→

یکی دیگر از لذت های زندگی که بزرگ شدن آن را از ما گرفت, زدن بیسکوییت در چایی و خوردنش بود.

واژهای سازنده برخی ترکیب ها به طرز مضحکی باهم در تضادند. روشنفکری دینی شریعت عقلانی زن خانه دار مدرن کافی شاپ سنتی

فصل اول: جدای همه تاثیرات شگرفی که وبلاگها در استقرار دمکراسی پایدار در دوران پست کلنیال در ایران داشته اند باید به نقش آنها در کشف علاقه بی حد و حصر افراد جامعه به مجامعت با اعضای کوچکتر فامیل هم … ادامه‌ی خواندن→

گاهی اوقات- مثل همین حالا- از خودمم و قلمم شرمم میاید از اینکه چرا هرگز حتی یک خط شعر هم نگفته ام از اینکه کلماتم رنگ و بو ندارند. طعم ندارند گاهی اوقات- مثل همین حالا- دلم می خواست دست … ادامه‌ی خواندن→

۱. جریان هوا موقع خواب برای سرحال بیدار شدن فردا صبح خیلی موثره. (‌حداقل برای ما دو نفر که تجربه اینطور نشون داده). حالا هوا سرد شده. ما پنجره ها رو می بندیم و بخاری رو روشن می کنیم. این … ادامه‌ی خواندن→