دلم می‌خواست جرات داشتم سرت رو بگیرم توی دستام. تو چشات نگاه کنم و بگم نترس. هیچی نیست. هیچ قیدی نیست. هیچ تعلقی نیست. هیچ بایدی نیست. هیچ تعهدی نیست. هیچ مالکیتی نیست. هیچ انتظاری نیست. همین بودن هست که هست. همین بودن.
نترس. من بازی تو رو بلدم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.