خدمت انسان شریفی که دیشب تلفن بنده رو دزدیدن!

بسمه تعالی
با عرض سلام خدمت تو دوست عزیز و شریفی که موبایل و کیف سی دی های من رو دیشب از تو ماشین بلند کردی. وظیفه انسانی خودم میدونم که این موارد رو خدمت شریفتون متذکر بشم.
۱. حق با شما بود. من هم اگه جای شما میشدم و میدیدم یه حواس پرتی شیشه ماشین رو بالا نبرده به خودم حق میدادم وارد ماشین بشم. در ضمن لازم به یاد آوری هست که این انسان حواس پرت وقتی وارد خونه شد یادش اومد که موبایل تو ماشین جا مونده. اما به خودش گفت ” ولش کن. صبح برش میدارم” . باز هم تاکید میکنم حق با شما بود.
۲. من به شما تبریک میگم. شما چه جوری تو اون همه آشغال گوشی به اون کوچیکی رو پیدا کردید؟ یه ساعت طول کشید تا خود من ماشین رو بگردم بفهمم گوشی نیست.
۳. من نگران سلامت چشمهای شما هستم. آخه شما چطور گوشی و کیف سی دی رو دید ولی اون پخش سونی قرمز جیغ رو که شبها چراغاش تو ذوق میزنه ندید؟ نکنه با دیدن حجم کتابهای انبار شده تو ماشین فهمیدید من یه محصل بدبخت بیشتر نیستم و همون گوشی بسمه!! البته و صد البته من امیدوارم شما خودت هزار برابر بهترشون داشته باشید و چشمتون به مال ما بیچاره ها نباشه.
۴. من شرمنده هستم بابت اون سی دی ها جدا. میدونم بابت آبروریزی شدن. نه یه دونه شان پاول نه یه دونه اسنوب داگی نه یه دونه نیک لشی. من شرمنده هستم. لازم به ذکر هست که تو اون سی دی ها با دو زبون مهاجر های بدبخت یعنی فارسی و ترکی آهنگ خونده شده. هرچند امیدوارم این امر باعث تبادل فرهنگی و گفتگوی تمدنها بشه و شما ترغیب بشید یه سر برید استانبول و تهران. محض اطلاع عرض کنم که ( سنی چوک سویوروم ) یعنی I Love you so much و ( یه ماچ داد و دمش گرم ) یعنی She kissed me and? . بقیه اشعار به علت محتوایی بالایی که دارن از سطح ترجمه من خارج هستن و به یه شکسپیر شناس فارسی و ترکی دان برای ترجمه احتیاج دارن.
۵. یه سری سی دی پیانو کلاسیک تو اون سی دی ها هست که من به طور ویژه از شما برای بلند کردنشون تشکر میکنم. یه مدتی بود اون سی دی ها رو به هوای گوش دادن موقع رانندگی تو شب و مثلا مدیتیشن خریده بودم. و چون حتی یه بار هم بهشون گوش نداده بودم یه عذاب وجدان عظیم داشتم. ممنون که بار این گناه رو از دوش من برداشتید.
۶. برای من جای تعجب داره که اون گوشی که فکر کنم ارزون ترین گوشی تو تموم امریکای شمالی باشه به چه درد شما میخوره؟ این از اون گوشی ها هست که مجانی با خط میاد و هیجا از شما نمیخرنش. یعنی شما اگه اون بیست پنج سنتی های توی داشبورد رو بر میداشتید اندازه یه پاکت سیگار میشد اما نه این گوشی. در ضمن شما که میدونستید من فردا اول صبحی خط رو قطع میکنم. یه شب آخه این گوشی به چه درد شما میخورد؟ شبها که دیگه همه جا مجانی هست؟ اگه جواب این سوالها رو بدید من رو از شگفتزدگی در میارید.
۷. امیدوارم شما هیچ انسانی رو که پینانگلیش بلده رو نشناسین و تا آخر عمرتون هم نبینید تا خدای ناکرده اون تکست مسج های بی ناموسی رو برای شما ترجمه کنه.
۷. در آخر میخواستم یه درخواست عاجزانه از شما بکنم. امیدوارم حمل بر جسارت نشه اما من به اون شماره های تو دفترچه موبایل احتیاج دارم. شماره هایی هست که من هیچ جای دیگه ندارمشون. میشه لطف کنید و اون شماره ها رو بنویسن بندازین تو ماشین ؟ من امشب هم شیشه ماشین رو بالا نمیکشم. یا اگه خواستید امیل کنید. آدرس ایمیل هم همونجا هست.
۸. در آخر با آرزوی توفیق و پیشرفت در کارتون شما رو به خدای بزرگ میسپارم. دست حق به همراهتون.
لوا از آپارتمان ۱۲C

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.