به من بگو که حالت خوب است
که جای ضربه باتوم دیگر کبود نیست
بگو که سرت دیگر گیج نمی‌رود
و کابوس تکراری خفاشی که از وسط سینه‌هایت آویزان میشود تو را رها کرده
به من بگو که حالت خوب است
که هنوز رمقی برای روبرویم نشستن در تو مانده
بگو که هنوز می‌توان تو را با یک لیوان آب‌ طالبی خرید
و تردیدت در انتخاب بین من و توت تمام شده
به من بگو که حالت خوب است
و من از تو بی‌خبرم چون باز هوای جاده چالوس به سرت زده
بگو که اینبار در نزدیکی کدامین نصف‌‌النهار باید پیدایت کنم
می‌‌دانم که حالت خوب است
اما لطفا بگو که زنده‌ای

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.