بایگانی روزانه: 5 ژانویه 2013

شاید یه وقتی هم آدم باید برگرده دونه دونه هرچی جای پا بوده رو -با درد- نگاه کنه. واسته بیرون خودش و نگاه کنه که ببینه چقدر همه چی توهم بوده و اینهمه اصرار من برای اینهمه هیچ نبودن…

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Mr. Tarantino, oh sir…

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

شاید هم همه این‌ها برای این است که از خودم خجالت می‌کشم. خجالت می‌کشم که بگویم کم آورده‌ام و دیگر نمی‌توانم. توانم تمام شده و سرشارم از نیاز. نیازی که هی انکارش می‌کنم. من آدم مسابقه نیستم، آدم زور الکی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

به قول آقای هرمس، یادمان باشد که یک‌بار هم بنویسیم در خصوص سکس به عنوان وسیله دفاعی . بترسی که آدم‌ها برایت جدی شوند، نزدیک شوند، بخواهی ببینیشان، حتی از بودنشان لذت ببری…بهترین راه کشتن همه این‌ها آن است که … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شاید هدیه فقط باید یکی باشد، سالی یک‌بار، وقتی می‌شود دویست و چندتا، این می‌شود که سر از سطل آشغال هم درمیاورند. پرندگان بی‌چاره که آواره جهانشان کرده‌ام.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

معشوق‌ تازه‌‌اش، برداشته کادوی کوچکی را که دوستم برایش خریده بود، همه جا با خود برده بود در تعطیلات و کنار آن عکس می‌گرفت و می‌فرستاد برای این دوستم. شنیدن این داستان هم هیجان‌زده‌ام کرد. بعد فکر کردم این حس … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند