بایگانی سالانه: 2012

دنبال خونه موقت می‌گردم تو سن فرانسیسکو (الان دوماه که اینجام. خونه دوتا از دوستام که تا حالا بهم جا و مکان دادند) و نمیدونم کارم کی و کجا میشه. یکی آگهی میذاره بعد سه دقیقه بعد ایمیل میزنی میگه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

این مثالی که می‌خوام بزنم خیلی احمقانه است، اما مغزم نمی‌کشه مثال بهتری پیدا کنم. این اومده تو کله ام و بیرون نمیره. فرض کنید شما یه مهمونی دارید. همه هم دارن توش می‌رقصن. شما هم یه تیپ آدمی هستید … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بهش گفتم این چیزی را که چیزی نیست و بین ماست و خودمان فقط می‌دانیم چی است را دوست دارم. نمی خواهم تغییر کند. بیشتر از این نمی‌خواهم. نمی‌توانم در و پیکرش را جمع کنم. اما از آن طرف هم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تراپیستم می‌گوید که آستانه تحمل عدم استقرار برای من از متوسط مردم خیلی بیشتر است. اینکه جای ثابتی و کار و وضعیت معلومی نداشته باشم معمولا اذیتم نمی‌کند. اما به قول او هر کسی یک ظرفیتی دارد. یک جا مال … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

به محض اینکه حس می‌کنم باید خودم را برای یکی توضیح بدهم،‌ اضطراب می‌آید سراغم. اینکه با درسم، کارم، جای زندگی‌ام، مریضی‌ام، ابروهایم، وقتم، روزم….چه می‌کنم- که آخرش این می‌شود که هیچ کدامش روال منطقی و «معقول» ندارد و خب … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

آدم مهمانی خصوصی با خانم گوگوش دعوت باشد بعد فکر کند حال ندارد دوش بگیرد، پس شاید اصلا نرود؟ بخورد توی سرم این گشادی. بخورد توی سرم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

س بودم گوشواره می‌ساختم، بابام می‌گه سی ساله درس خوندی منگوله بسازی؟ همچین خانواده هنر دوست و هنر فهم و ساپورتیوی داریم ما! (بعد هی تلاش کرد درستش کنه، من دلم سوخت. بخشیدمش)

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

در سال دو هزار و دوازده نوشتن این حرفها هم زشته واقعا، اما دوست عزیز: رابطه باز شما و همسرتون یه ذره غیر قابل باور به نظر نمی‌رسه وقتی ما داریم باهم ناهار می‌خوریم و همسرتون زنگ می‌زنه و شما … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

گاهی فکر می‌کنم که زندگی ‌ام بند نفس کسی شده است که نفس نمی‌کشد. عجیب نیست که این روزها اینقدر سرفه می‌کنم. سیگار همیشه بهانه خوبی است.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Car Talk

– I am not an asshole. -No, but you are an ass. -I know. I am an ass. Indeed. -But making this as an excuse make you an asshole. -what do you mean? – I mean you know you are … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای Car Talk بسته هستند