بایگانی روزانه: 4 فوریه 2011

چهارم فوریه دوهزار و یازده

نشستم با این دوتا خانومی که داشتن راهرو‌های دانشکده رو تمییز می‌کردن چایی خوردم، بعد اومدم خونه. یکی‌شون اومده بود در اتاقم رو باز کرده بود که تمییز کنه، یه دفعه وحشت کرده بود که من اون وقت شب اونجا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای چهارم فوریه دوهزار و یازده بسته هستند