بایگانی ماهیانه: آوریل 2008

برچسب: ایده یه دستگاهی باید اختراع بکنم که تو هر اتاقی که من می‌رم یه امواجی ساطع کنه که کولر اتاق رو از کار بندازه. خاموش کنید این لامصب رو.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

اگه باز آدم بدونه دلش چه مرگشه و چی می‌خواد باز یه چیزی. لااقل می شینه به خودش می‌گه که نمی‌شه الان. حالا صبر کن شاید سال بعد. شاید هفته بعد یه قولی به دل خودش می‌ده بعد یه ذره … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

سیگار کشیدن هم یه چیزی مثل خودارضاییه. یه وقت‌هایی لازمه.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شما هرچی می‌خواهی گل بزن! ما همچنان راست قامت باقی می‌مونیم.

این باخت هیچی از ارزشهای بچه‌‌های ما کم نمی‌کنه. ما همچنان سرور باقی می‌مونیم. پی‌نوشت: یعنی امروز رسما ذوق مرگ شدم بسکه تو دانشگاه آدم با لباس بارسلونا دیدم! یعنی نوستول بود عمیق!

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای شما هرچی می‌خواهی گل بزن! ما همچنان راست قامت باقی می‌مونیم. بسته هستند

یک نکته کلیدی

امروز صبح یکی از دوستانم حرفی زد که باید آن را با طلا نوشت. این دوست که تازه چند وقتی است با دوست دخترش بهم زده و به قول خودش آنقدر پیش روانشناس رفته که حالا می‌تواند همه ما را … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یک نکته کلیدی بسته هستند

عجالتا به این گزارش رادیوی ملی ( همان ان پی آر)‌خودمان که امروز صبح در مورد کمپ اشرف در عراق پخش شد توجه کنید. و دوما اینکه من هم از امکانات این رادیویی که سرکار خانم ناصری معرفی کردند استفاده … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یکشنبه ها با برگ و رنگ

حالا دیگر هوا آنقدر گرم شده که آدم هوس یخ بکند! عکس از اینجا البته با اجازه ها!

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای یکشنبه ها با برگ و رنگ بسته هستند

آخرالزمون

درخواست صلوات نذری از طریق ایمیل دیگه آخرین ابتکار تلفیق سنت و مدرنیه بود که امروز ما متوجه اش شدیم. به قول ترک های ترکیه : الله الله

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای آخرالزمون بسته هستند

۱. واقعا چند سال وقت لازمه که آدم یاد بگیره درس‌هاشو واسه شب آخر نذاره؟ دو سال؟ پنج سال؟ نه سال؟ واقعا چقدر؟ ۲. جواب ایمیل‌ و تلفن رو دادن هم فرهنگ بدی نیست‌‌ها. کلا عرض کردم. ۳. واقعا سر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بنده الان در حالت گیجی عظیمی به سر می‌برم. یک مقداری شوک – تقریبا دو عدد- امروز به بنده وارد شده که هنوز در حال فکر کردن به آن‌ها هستم و هی با خودم می‌گویم عجب. که اینطور محض حناق-خناق؟- … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند