بایگانی روزانه: 30 می 2006

استفراغ سیزده ساله

ما مثل دوتا خواهر بزرگ شده بودیم. پدر و مادرها دوست و فامیل بودند و خونه ها کنار هم. هم قنداقی بودیم. کلید خونه ما رواون داشت و کلید خونه اونها رو من. مهم نبود از مدرسه که میومدیم بریم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای استفراغ سیزده ساله بسته هستند