یکی از کارهای همیشه ما لوبیا پلو درست کردن و خوردن در زمان های بودن و کره کردنشه. مخصوصا سنتاباربارا که همیشه از ساعت ده شروع میکردیم به لوبیا پلو درست کردن و ساعت یک شب قابلمه رو بر میداشتیم میبردیم دم اقیانوس.
بعد این دفعه هم اینطور شد که کارم که تموم شد، نشستیم علف کشیدیم. صبحهم رفته بودیم مواد لوبیاپلو خریده بودیم. (لوبیا پلو یا لوبیاپلو؟) و بعد گفتیم بریم لوبیا پلو. بعد یه دفعه من داشتم لوبیاپلو/ لوبیا پلو (یو گات د پوینت. رایت؟) پلو درست میکردم، یعنی داشتم لوبیا خورد میکردم تو اوپنی بار. بعد نشسته بود داشت آهنگ میذاشت.
شت