حدس بزنید*

کور شوم اگر دروغ بگویم.
ساعت شش و هشت دقیقه صبح است. من هشت دقیقه قبل، راس ساعت شش، با صدای مهیب یک انفجار در خواب و زنگ موبایلم از خواب پریدم. خواب دیدم در مدرسه جادوگری هری پاتر هستم و قرار است در طی محیر‌العقول‌ترین جادوگری قرن (‌ که ترکیبی بود از اعمال خارق‌العاده بروس ویلس در «آزاد زندگی کن یا سخت جان بده» و «مومیایی» و «ماتریکس» و تام کروز با لباس سامورایی در «ماموریت غیر ممکن »- و باور کنید فضای همه اینها بود در خوابم) نیمه یک سنگ را در خراش سنگی دیگر جا دهم تا بزرگترین اتفاق تاریخ بشریت بازسازی شود. یعنی صحنه‌اش در آن غار زیر مدرسه دوباره ساخته شود.
من آن سنگ را به سرجایش رساندم و ….
شما حدس بزنید آن بز‌رگترین اتفاق قرن چه بود که در خواب من در ساعت شش صبح سه شنبه چهاردم اکتبر سال دو هزار و هشت باز سازی شد. به دور از ذهن ترین واقعه ممکن فکر کنید.
—-
* فکر اینکه نگویم خواب چه بود و از شما بپرسم در نیمه راه به نوشتن پست به ذهنم رسید ببینم کدامتان به رویای صادقه اعتقاد دارید.
* جواب سوال فحش خور ملسی دارد!‌(‌این یک راهنمایی بود)
* اگر کسی مرا تحویل گرفت و جوابی نوشت، در پست بعد می‌گویم در آن صحنه چه اتفاقی افتاد و آن‌وقت همه تان سجده کنندنان برسر خواهید کوبید و گریان همی خوهید رفت!

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.