یک تجربه، یک پیشنهاد

sunglass.jpg
عینک از مدتها قبل- یعنی از دوازده سالگی- یک نقش بسیار مهمی در زندگی من که نه، ولی در صورتم داشته. حالا یه شش هفت سالی هست که لنز استفاده می‌کنم. یک شش ماهی هم هست که لنزهای دایم می‌زنم (‌یعنی شب‌ها لازم نیست درش بیارم و تازه شش ماه است که صبح‌ها که بیدار می‌شم می‌تونم ساعت رو ببینم و شما چه می‌دونید این یعنی چه!) در هر حال. عینک طبی دیگه استفاده نمی‌کنم اما خوب آفتاب داغ که اینجا ماشاله چهارفصل هست و به عینک آفتابی همیشه احتیاجه.
من همیشه با عینک مشکل داشتم. یعنی هیچ عینکی روی این گوش ما وا نمی‌ایستاد. یه مدلی یا گوش یا دماغ ما رو اذیت می‌کرد. حرف و حدیث رو کوتاه کنم. من یکسالی است که یکی از بهترین هدیه‌های عمرم رو گرفتم و به شدت ازش راضی‌ام.
این عینک حکما بهترین استایل عینک نیست. مد هم نیست. ( در واقع من این بخشش رو بیشتر از همه دوست دارم که چون مد نیست، از مد هم نمی‌افته)، اما این عینک سبک‌ترین ودر عین‌حال راحت ترین چیزیه که من تو همه این سال‌ها امتحان کردم. لنزش معرکه است و خیلی عالی نور رو میگیره. مدلش هم طوری‌هست که از گوش نمی‌افته. این عینک هم برای ورزش خوبه ( من با این می‌دوم، کوه نوردی و حتی شنا می‌کنم). اگر این‌طرف‌ها هم باشید می‌تونید از خدمات بعد از فروشش هم استفاده کنید.
حالا اینطور نیست که همه عینک‌هاش مثل مال من دور از استایل باشه، مدل‌های مختلف داره و نه خیر! بنده نمایندگی فروش مایویی جیم رو نگرفتم.
همین دیگه. من فکر می‌کنم ارزش پولی رو که دارید براش می‌دید داره.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.