سوال

یه وقت‌هایی پیش میاد که دلم می‌خواد از تجربه‌ها یا خوانده‌ها یا شنیده‌های اندکم اینجا چیزی رو بنویسم. مثلا در زمینه کار با مهاجرین یا زنان قربانی خشونت‌های خانگی و خیابانی. اما این مسله که این تجربه‌ها و دانسته‌ها در چه بستر مکانی و زمانی و مکانی بدست اومده و بکار میره و آیا مثلا ممکنه به درد کسی تو ایران – با توجه به فارسی زبان بودن مخاطبین این وبلاگ- بخوره یا نه همیشه باعث شک و بعد هم سرد شدنم از نوشتن شده.
یه نمونه‌اش مثلا تجربه کار تو خانه امن زنانه که خوب این مدلی که اینجا وجود داره و با قانونی که حداقل در نوشتار از زن حمایت می‌کنه وضعش خیلی با ایران فرق داره. یا مثلا تعریفی که از خشونت خانگی و تجاوز می‌شه و دادگاه بر اساس اون تعاریف عمل می‌کنه کاملا با چیزی که تو کشور ما وجود داره فرق داره. ( این نکته قابل توجه اون‌هایی که می‌گن این فرهنگ مردمه!‌ و امضا جمع کردن و قانون عوض کردن چاره این ملت نیست!)
اما فکر کنم شاید اگه از تعاریف قانونی که بگذریم یه سری نکات هست که باید وقتی با قربانیان ( من خیلی با این کلمه قربانی مشکل دارم. خیلی بار منفی‌اش به نظر من زیاده و بیشتر احساس ضعف دست می‌ده. شاید معادل فارسی بهتری بشه برای این واژهVictim پیدا کرد که همون معنی رو بده اما نه با بار معنایی قربانی در زبان فارسی) تجاوز یا خشونت حرف می‌زنیم رعایت کنیم.
خواستم یه نظرخواهی کوچیک بکنم ببینم فکر می کنید نوشتن این تجربیات و نوشته ها به درد کسی می خوره یا باز بر می خوریم به اون دیوار بلند تفاوت فرهنگ ها و خیلی فایده نداره. .

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.