هالویین و نوستالوژی دهه فجر!

از تزیین کردن لذت میبرم. اون وقتها که با منا یه اطاق کوچیک مشترک داشتیم, گاهی وقتها تا ماهی دوبار شکل و قیافه و به قول امروزی ها چیدمانش رو عوض میکردیم. فکر میکنم آدم یه جوری نو میشه. دوست دارم برای دکور کردن خرج کنم. اونقدی که برای خرید وسایل خونه با اون بودجه خیلی محدود و قسطی وسواس داشتم و دارم , واسه هیچی دیگه نداشتم و ندارم.
خوشبختانه تو این سرزمین کفر, ملت همه از تزیین کردن و آراستن خونه ها به مناسبتهای مختلف استقبال میکنن. کریسمس, شکرگذاری, هالویین, روز استقلال, ولنتاین و یا حتی روز سنت پاتریک . به خاطر همه این مناسبتها ملت یه سمبلی از در و دیوار خونه ها آویزون میکنن. یا شکل و شمایل میزها و محل کار رو عوض میکنن.
یه جایی مثل اداره راهنمایی رانندگی که دیگه آخرشه. معمولا برای هر مناسبتی از یه ماه قبل شروع به دکور کردن میکنن. و واقعا هم خوب دکور میکنن. من عقیده دارم این کار خیلی تو روحیه افراد موثره. مخصوصا وقتی تو یه اداره یه کار یکنواخت باید انجام بدی.
من خودم از پارسال شروع به دکور کردم. یعنی فقط واسه هالویین و کریسمس. امسال هم رسما به عنوان دکوراتور دفتر منصوب شدم. مزه هم داره. دیروز رفتم یه سری عنکبوت کاغذی و کدوی لامپ دار خریدم و تا همین الان پابرهنه رو میزها بودم که اینها رو نصب کنم. بد نشده. اون بالا که بودم یه دفعه یاد دهه فجر افتادم که اون سالهای دور – ابتدایی- خودمون کاغذ رنگی میخریدم و فانوس درست میکردیم. بعد بین کلاسها مسابقه میذاشتن کی بهتر تزیین میکنه. این اواخر دیگه از این خبرها نبود. دهه فجر چرا کمرنگ شده بود راستی؟
پی نوشت: قصد دارم از هفته بعد یه سری مقاله های جامعه شناسی رو که به نظرم جالب هستند رو ترجمه و خلاصه کنم و بذارم اینجا. البته اصلا نمیخوام قلمبه سلمبه بنویسمشون. به همین زبون زرد بلوطی در میاد. خودم اینجوری راحتترم .کاشکی یه راهی برای بحث و تبادل نظر با دانشجوهای جامعه شناسی ایران هم بود.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.