هجدهم اکتبر دو هزار و یازده

خسته از شش ساعت رانندگی مدام رسیدم خانه. پشت در یک بسته بزرگ آمازون بود.
به هوای چکمه بازش کردم، با شش تا بوم سفید نقاشی مواجه شدم.
دم فرستنده گرم که اینقدر فکر لحظات طوفانیه رفیقشه.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.