والمارت و یک نگاه مثبت

فروشگاههای زنجیره ای والمارت که در سال ۱۹۶۲ اولین شعبه اش در آرکانزاس توسط ” سم والتون Sam Walton” تاسیس شد , در حال حاضر بزرگترین فروشگاه زنجیره ای دنیاست. سودی این فروشگاه در سال ۲۰۰۶ چیزی در حدود ۳۱۶ بیلیون دلار برآورد شده.
در مکزیک به اسم Walmex, در امپراطوری انگلستان به اسم ASDA و در ژاپن به اسم Seiyu Co, Ltd. شناخته میشه. ( منبع ویکی پدیا)
والمارت فروشگاه ارزون خرید کن هاست. جنسهاش بهترین کیفیت نیستن. اما ما برای همه وسایل هم دنبال بهترین کیفیت نیستیم. خیلی از اجناس لیست خرید ما فقط وابسته به قیمتشون هستن. درسته که شاید برای خرید یه وسیله الکترونیکی یا دیجیتالی باید بیشتر از قیمت به کیفیت نگاه کرد اما وقتی میخواهی صابون دستشویی یا یه کابینت برای فایلها بخری والمارت بهترین گزینه هست.
والمارت بهترین سرویس مشتری رو نداره. فروشگاهاش همیشه تمیز و مرتب نیست. خیلی وقتها جنس هاش رو باید پس بدی چون یه جایی اش ایراد داره. اما باید نکته ای هم باشه که این هر روز خبر افتتاح دههاشعبه جدیدش رو میشنویم. والمارت ارزونه و این کافی هست که طبقه متوسط و فقیر جامعه – که بیشترین جمعیت رو هم دارن ۰ ازش استقبال کنن.
معمولا به والمارت میگن فروشگاه White trash ها. که به گفته با کلاسهای جامعه عامل اصلی انحطاط جامعه آمریکایی خواهند بود( این خودش یه بجث مفصل داره) اما کمتر پیش میاد که افراد طبقه بالاتر جامعه رو تو والمارت ببینی. والمارت مال کسایی هست که گزینه دیگه ای غیر از قیمت ندارن.
والمارت منتقدین جدی خودش رو هم داره. بارها به دادگاه کشیده شده. مهمترین انتقادهایی که به والمارت میشه شامل: استفاده ارزون از کارگرهای خارجی ( در نتیجه بیکار موندن نیروی کار داخلی به قیمت پایین آوردن محصولات) ,عدم رعایت استاندارهای محیط زیست و تولید و پخش محصولات مضر برای محیط زیست , از بین بردن محصولات و تجار محلی با توجه به قیمت ارزون غیر قابل رقابت, در نظر نگرفتن هیچ مزیت شغلی ( مثل بیمه و بازنشستگی) برای کارکنان, و زیرپا گذاشتن قوانین کار میشه.
همه اینها رو گفتم که به یه نکته مثبتی اشاره کنم. درسته که منتقدین میگن والمارت با استخدام ارزون اغلب خارجی خود امریکایی ها رو بیکار میذاره و اون رو از فروشگاههایی میدونن که بعدا در سقوط دراز مدت امریکا نقش اساسی خواهد داشت , اما والمارت به همه کار میده. من از این خوشم میاد. وقتی میری تو فروشگاه کسایی رو میبین که سر تا پا خالکوبی دارن. از هر جای سرو صورتش یه فلز روییده , با یه دستش شلوارش رو داره که از تنش نیفته و با یه دست دیگه کارد خرید رو ( اینهایی که اینجان الان دارن میخندن . نگفتم؟) کسایی که یک کلمه انگلیسی بلد نیستن و مشغول جابه جا کردن وسایل هستند .
اینها کسایی هستن که هیچ جای دیگه امکان استخدام ندارن. درسته که والمارت به اونها هیچ بیمه یا تضمین شغلی نمیده اما همین ساعتی هشت دلار رو هم اونها ممکن نبود هیچ جای دیگه داشته باشن. من مخالف این جور بیگاری ها هستم اما اگه بخواهیم واقع گرا باشیم نه ایده آل نگر, میبینیم که اگه همین والمارت استعمارگر هم نبود این ها الان کاری نداشتن. والمارت داره یه سرویس خیلی ارزونی رو ارائه میده که آینده اش خیلی دلچسب نیست. اما اگه این هم نبود چی؟
پ.ن: یه تصویر عجیبی دارم توی ذهنم. وقتی یکی از این غولهای سرتا پا خالکوبی رو میبینم که داره از محوطه پارکینگ سبدهای خرید رو قطار میکنه و میبره داخل به یاد اسرای مصر میافتم که با شلاق مشغول سنگ کشی و ساخت اهرام بودن. واقعا حس میکنم والمارت همون فرعونی هست که اینها رو به بند کشیده و با نون و پیاز سیرشون میکنه.
پ.ن دوم : الان که اینها رو نوشتم دیدم خیلی چیزهای والمارت هست که من باهاشون مخالفم. و شاید همین یه نکته مثبت کار دادن به همه نتونه اون همه ضعف رو بپوشونه.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.