شانزدهم ژانویه دوهزار و یازده

با مهمان‌ها صبحانه مبسوطی در حیاط خانه و زیر آفتاب خوردیم و بعد رفتیم لوس آنجلس و آنجا هم در مغازه پروین خانم عطاری آش رشته و ساندویچ زبان و دل و قلوه و سبزی کوکو و کشک بادمجون و بستنی زعفرانی و شعله زرد خوردیم و بعد نرفتیم کنسرت و من هم درس نخواندم و ساعت یک صبح هم خوراک زبان خوردیم به چه حجمی!
زنان خوبی دور و برم‌اند. خوشحالم از بودنشان.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.