۲-۱
۲-۲
خب راستش من آدم حساب و کتاب بودم. دلم میخواست نباشم، اما بودم. اینقدر در زندگی بدبختی کشیده بودم که حالا مارگزیده بودم. حتی گاهی فکر میکردم یک روز یک خانه هم خواهم خرید. اینها را توی دلم میگفتم.برای آنها سکون مرگ بود. فقط مردابها بودند که ساکن بودند. اما من یک خانه دلم میخواست. یک خانه که به جای استخر حوض داشته باشد. اینهمه خانه استخر دار در کالیفرنیا داریم. یعنی نمیشود یکیشان را کرد حوض؟ دلم میخواست دست زنم را بگیرم ببرم روی تخت بنشانم و بهش یاد بدهم چطور قلیان بکشد. دلم میخواست یک بار توی آب قلیان بهار نارنج بریزم. از این هوسها که آدم وقتی دلش هوس زن میکند همراهش میآید. حواسم بود اینها را به مریم نگویم. به مریم که میرسیدم خودم اصلا میرفتم در قالب این زنهای قربانی داستانها. از اینها که دلشان میخواهد صبح تا شب فقط آشپزی کنند و بچه بزرگ کنند. البته ما در کلاسهای تئوریمان یاد میگرفتیم که اگر اینها انتخاب خود زنها باشد اشکالی ندارد. در هر حال دنیای مدرن دنیای انتخاب است. مگر مریم که مرا انتخاب کرده بود من حرفی زدم؟ خودم خواسته بودم. من از لقبها بدم میآمد. انگار هی مثل تار پیله میتنیدند دور دست و پای آدم. زن باشی یک لقب، بیخدا باشی یکی دیگر، خاورمیانهای باشی یکی رویش، لزبین باشی بدتر. همه اش باید در چهارچوب حرف بزنی و راه بروی. من دلم میخواست هرچی و هر کی را دلم میخواهد بپوشم و بخورم و بکنم. درست است که سر کارم مجبور بودم، اما آن برای نان در آوردن بود. مریم همه افتخارش به بوتچ بودنش بود. کراوات که میزدم کیف میکرد. اما من دلم میخواست هم کراوات بزنم، هم رژ لب. این مریم را خودم ول کردم. دست و پایم را پر از تار ابریشم کرده بود. یک هفته هم برای این گریه کردم. بعد فهمیدم رفته ایالت میین عروسی کرده. قبل از اینکه آنجا هم ممنوع شود.
شاید بین همه اینها فقط او بود که ماند سرحرفهایش. برایش خوشحالم که نیافتاد به دام من. حاضر بودم حتی برایش طلاق هم بگیرم از شوهر آن زمانم. اول فقط دلم هوس کرده بود ببوسمش. همین. هیچ چیز دیگری نمی خواستم. یک سال طول کشید تا تنها شدیم. رفتم بالای سرش و یک دفعه بوسیدمش. بعد با خودم عهد کردم که نروم توی تختش. روز سوم سینههایم دستش بود، اما هنوز مقاومت میکردیم. خودش هم مقاومت کرد. خودش هم مرا میخواست. میدانست بخوابیم خودش هم تمام میشود. مثل همه که خوابیدند و من حتی دیگر اسمشان هم یادم نماند. الان اسمش یادم مانده، اما چه فایده که دیگر اینجا نیست. مثل اینکه رفته نپال. نمیدانم با او میخوابیدم و فرار میکرد میرفت نپال بهتر بود، یا همینطوری باکره. یعنی باکره من. وگرنه خودش ختم روزگار بود. داغش را گذاشت توی دلم. قرار هم داستان اینها نیست. اسمشان هم نیست. حس من به عدم تعلق اینها بود. هی حقارتی که در خودم میدیدم در برابر اینها. اینکه چطور میتوانند هشت تا پنج سرکار نروند و کت و دامن نپوشند و شب هم به روی خودشان نیاورند که کی علفشان را پیچیده. بیتعلق. رها.
-
بایگانی
- جولای 2023
- ژوئن 2020
- می 2020
- آوریل 2020
- مارس 2020
- سپتامبر 2019
- جولای 2019
- مارس 2019
- فوریه 2019
- ژانویه 2019
- نوامبر 2018
- اکتبر 2018
- سپتامبر 2018
- آگوست 2018
- جولای 2018
- آوریل 2018
- مارس 2018
- فوریه 2018
- ژانویه 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- می 2017
- آوریل 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- ژانویه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- جولای 2016
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- ژوئن 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
-
اطلاعات