ترکیه، جون ۲۰۰۹
خوب من،
شهریور که نزدیک میشود، تابستان هم زهرآگینتر میشود. انگار همه نیرویش را گذاشته این روزهای آخر مرداد که خوب بسوزاند. نه فقط جنگلهای اطراف که دل مرا هم. تابستان نبود، جهنم بود. گاهی فکر میکنم چه شد آن نسیم خنک لب آن دریا و آن سنگها که حرارت تن من و تو سرخشان کرده بود نه گرمای این آفتاب لعنتی. چقدر بعد از آن طول کشید که زهر ریخته شد به جانمان؟ یک هفته؟ که بعدش هرکداممان یک جای جهان شکستیم و خواستیم به روی خودمان نیاوریم، اما نشد. نگذاشتند. اگر نه تنمان، که دلمان را کبود کردند.
مهربانترینم،
زندگی سر ایستادن ندارد. انگار نه انگار که زمان برای من و تو در همان ایستگاه آخر ایستاد و سرد شد. اصلا سر همان بوسه آخر شکست و من ناتوان تر از دوباره بههم دوختنشم. انگار یک خلائی بوجود آمده یا من ثابت شدهام و همه چیز با سرعت از کنارم میگذرد. داغی هوا انگار سرعت زندگی را هم بیشتر کرده. همه چیز روی دور تند است. با دور تند سپیدیمان سبز شد، سرخ شد و سیاه. یادت است از بیرنگیاش میترسیدی؟ یادت است میگفتی کم رنگ نشویم، نگذاریم کم رنگ شود. شد؟ دل ما که اما سیاه نمیخواست.
بهار من،
این روزها را زندگی نمیکنم. می گذارنم. با چشم بسته. هرم آفتاب روی سرم است و زمین داغ زیر پایم. دلم هم که در حال جوشش مدام است، اما جوشش دل را اینبار راهی به زبان نیست. به قلم نیست. جسم و روحم دو تکه اند و بی خبر از حال هم. جسم هم سرکش شده، خودش را به این سو و آنسو میکشاند به اسم سفر، اما برای پیدا کردن جانش. دریغ. نیست. درست در لحظه ای که باید آن سوی کره خاک میبود، هزار و یک بهانه پیدا کرد برای خودش و حالا باید هر روز این سنگ را تا نوک قله ببرد.
زیباترینم،
به جزییات نگاه نمیکنم. نمیخواهم هیچ چیز از این روزها به یادم بماند. میخواهم این تابستان را حذف کنم از تمام دفترهای قفل دار و بی قفل تاریخ. تمام این شکستنها، سنگ شدنها، یخ کردنها، دور بودنها، سرخها، سیاهه…همه اینها را خواهم شست. خواهیم شست. وضع بهتر میشود میدانی که میشود. یک ایوان یک جای جهان پیدا میشود که من و تو را در یک زمان در خود جای دهد. چای بهار نارنج آنجا میچسبد. این روزها تمام می شود و دستبندهای سبزمان را باهم به شمعدانیهای روی ایوان گره خواهیم زد و خواهیم خندید.
-
بایگانی
- جولای 2023
- ژوئن 2020
- می 2020
- آوریل 2020
- مارس 2020
- سپتامبر 2019
- جولای 2019
- مارس 2019
- فوریه 2019
- ژانویه 2019
- نوامبر 2018
- اکتبر 2018
- سپتامبر 2018
- آگوست 2018
- جولای 2018
- آوریل 2018
- مارس 2018
- فوریه 2018
- ژانویه 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- می 2017
- آوریل 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- ژانویه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- جولای 2016
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- ژوئن 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
-
اطلاعات