دختری گلوله خورد. چشم‌هایش باز ماند و ما شکستیم. قلبمان به درد آمد و قسم خوردیم که نگذریم.
حالا اما آن صورت، آن خون، آن چشم‌ها شده عکس‌های پس زمینه صحنه بازی. جلوی آن می‌ایستند، گریه می‌کنند، تهدید می‌‌کنند، حتی با آن عکس یادگاری می‌گیرند. عکس‌های بیشتر و بیشتری از صورتش هنگامی که هنوز غرق به خون نبود منتشر می‌شود. با روسری و بی‌روسری تا شاید مخاطب بسته به ذائقه‌اش- شاید هم مورد استفاده‌اش- یکی را انتخاب کند.
همه معنای حرمت را نمی‌فهمند. حداقل این روزها فهمیدیم که بازی سیاست هنوز خیلی کثیف‌تر از آن است که دلمان خوش باشد که خون صورت این زن بتواند تطهیرش کند، اما به خانواده‌اش فکر کنیم. اگر برای دنیایی او شده سمبل اعتراض مردم و بی‌شرمی یک حکومت، برای پدر و مادرش داغی است که خواهد ماند.
جانش را که گرفتند، حریم شخصی‌اش را ما نگاه داریم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.