۹۱۱

شاید من باید در مورد کارم اول بیشتر توضیح بدم از اون جای که خیلی از اتفاقاتی که دورو برم میافته مخصوصا راجع به ایرونی ها یه جورای به کارم برمیگرده.
توی یه سازمان غیر انتفاعی کار میکنم. ( بهترین ترجمه ای که واسه None Profit پیدا کردم) که چندتا دفتر در سطح شهر داره. تو دفتر Down Twon که من توش کار میکنم میزبان یه برنامه دولتی هستیم که به طور تخصی به افراد جویای کار کمک میکنه. مرکزکاریابی ترجمه خوبی براش نمیشه چون فعالیتهاش خیلی گسترده هست و با دپارتمانها و پروژهای دولتی زیادی کار میکنه. (یه فلایر فارسی هم واسش درست کردم که شاید گذاشتمش اینجا )
ایرونی های اینجا تا جای که من فهمیدم زیاد اهل استفاده از سرویسهای عمومی نیستن ولی همونقدی رو هم که من دیدم و میبینم واسه خودشون دنیای دارن. همشون میخوان هم اون روزی که میان کارشون ردیف بشه و اغلبشون هم فقط یه دفعه میان و دنبال کارشون رو هم باید گرفت که تصمیمشون چی شده. تازه جالبش اینکه فکر میکنن واسه سرویسهای که اینجا ارائه میشه درصدی هم به ما میرسه. یعنی اگه مثلا من بتونم کار کسی رو راه بندازم کامیژن میگیرم ( که ایکاش اینطور بود)
ـــــــــ
القصه امروز یه خانومی زنگ زدن و با اینکه به قسمت من ربطی نداشت چون فارسی حرف میزدن به من حواله شد.
جریان از این قرار بود که با شوهرش مشکل داشته یه روز که دعواشون میشه زنگ میزنه ۹۱۱ .میان شوهرش رو میبرن. بعد هم دادگاه و زندان. اما حالا آشتی کردن , شوهره از زندان اومده بیرون و دچار مشکلی شدن به اسم کار پیدا کردن و با توجه به سابقه خشونتی که حالا حالا ها گریبانگیرش هست کارپیدا کردن واقعا مشکله.
این حق زن بوده که اگه ببینه خشونتی تهدیدش میکنه به پلیس زنگ بزنه ولی حرفهای که این خانوم به من زدن در نوع خودش جالب بود.
این خانوم میگفتن : ( عین مطلب) اینها باید بدونن ما پرشن هستیم. زن و شوهرای ایرانی همیشه با هم دعوا می کنن , بعد هم سریع آشتی. دلیل نمیشه واسه یع دعوا شوهر من سابقه دار بشه.
خانوم ادامه دادن : شوهر من که قتل نکرده , دزدی نکرده , فقط دامستیک وایولنس ( خشونت خانگی) بوده.
بعد هم اشاره کرد که الان چقدر خودش رو مقصر میدونه و حالا باید سرکوفتهای شوهره رو هم بشنوه.
اولش من شوکه شدم. اول از اینکه این خانوم چرا باید خودش رو مقصر بدونه و بعد هم اینکه چرا باید بدون اطلاع از قوانین کاری رو کرده که هرچند کاملا درست بوده ولی با فرهنگش پذیرش نداشته. سعی کردم منطقی جواب بدم.
گفتم خشونت خشونته. خونگی و غیر خونگی نداره. شاید این جریان که جلوی بچه ها هم اتفاق افتاده اثر بد تری هم داشته باشه. تنها کاری که میشه کرد برای این سابقه این هست که شوهرتون ۲-۳ سال صبر کنن و اگه توی این چند سال مشکلی نداشته باشن میتونن تقاضای پاک کردن سابقه بکنن. ولی اینکه شما می گید ما ایرانی هستیم , مگه ما تو ایران ۹۱۱ داشتیم ؟ اینها که نمیان اول افرادی رو که زنگ میرنن اسکن فرهنگی بکنن و بگن اینها ایرانی هستن دو ساعت دیگه آشتی میکنن , پس نریم سراغشون ! شاید ما که این رو می دونیم نباید سریع تصمیم بگیریم یا اگه گرفتیم بدونیم که درست بوده و پای عواقبش هم بایستیم.
پ. ن. : دو بخش این جریان ذهنم رو مشغول کرده. چرا این زن باید خودش رو مقصر بدونه و بی اطلاعی از قوانین. این پست خیلی طولانی شد. دوباره در موردش می نویسم.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.