رفیقم تکست داده که میایی بریم فلان فیلم. می‌گم زن حسابی ساعت نه شبه! می‌گه خب؟ می‌گم من تو روستا زندگی می‌کنم. هوا که تاریک می‌شه مرغا می‌رن تو خونه من میرم تو تخت! حالا گیرم مرغا کتاب نمی‌خونن من واسه ادا یه ساعت کتاب هم می‌خونم! چه حرفا! فیلم ساعت نه شب!

* از اون ور هم همراه مرغها ساعت پنج صبح بیدارم البته.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.