از آخرش بدم میاد
از اونجا که دستاشونو وا میکنن آدمو بغل کنن بخوابن،
اونجا فقط شونه های یه نفر رو میخوام و وقتی یادم میاد که دستا مال اون نیست، غمم میشه.
همه قبل از آخرش باید برن از در بیرون.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.