بایگانی سالانه: 2019

قولم به خودم این است که شب‌ها تا ساعت ده علف نکشم. در طول هفته. که بتوانم هنوز کار کنم. از وقتی عاقل شدم روی علف کار جدی مثل جواب دادن به ایمیل‌ها یا تعریف پروژه انجام نمی‌دهم. البته به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

من: اووف اون: ها؟ من: بارش ناگهانی خاطرات! اون: کدوم خاطرات؟ من: خاطرات بسیار تازه! اون: اووف

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تنش شعر دائم است. چه کنم با این همه عطش؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای تنش شعر دائم است. چه کنم با این همه عطش؟ بسته هستند

متاسفانه به جایی رسیده‌ام که از نمی‌توانم از اتفاقات غیرکاری زندگی‌ام بنویسم. دیگر هرگز آنقدر شجاع نخوام بود که بتوانم واقعا بنویسم و حتی به غیر از چند تا از نزدیک ترین دوستانم حتی به بقیه هم نگویم که در … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

این متن رو یه ماه پیش نوشتم الان دارم میذارمش اینجا!

دارم گزارش آخر سال را می‌نویسم. وضع بهتر شده است. خیلی بهتر. اولین جلسه بورد واقعی‌ام برگزار شد دو هفته قبل. حالا پنج تا آدم که خودشان علاقه داشتند و من چهارتایشان را تا همین سال قبل که چه عرض … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای این متن رو یه ماه پیش نوشتم الان دارم میذارمش اینجا! بسته هستند