بایگانی روزانه: 23 سپتامبر 2015

وسط روز است. ساعت سه بعد از ظهر. رفتم دوش گرفتم. کرم مالیدم، عطر زدم. سگ‌ها را بردم بیرون که کارشان را بکنند. پیراهن قشنگی را که مدتها بود نپوشیده بودم تنم کردم. کامپیوترم را باز کردم و گفتم این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند