بایگانی سالانه: 2013

دوستم گفت که یه دخترى اینقدر عاشقش بوده یه زمانی که وقتی همینطوری بهش گفته بوده که کله تیغ شده باید بهش بیاد، دختره رفته بوده سرشو تراشیده بوده. بغض چرا منو خفه کرد یه دفعه؟

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

حالا که ماشین ندارم و پیاده بین سر کار و خانه رفت و آمد می‌کنم ( هر طرفش تقریبا چهل دقیقه است. پیاده روی خوبی است) رادیوی ملی را با موبایل و توی راه گوش می‌کنم. رادیوی ملی همان ان … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

بدن‌‌های ما

The Nu Project  بقیه عکس‌ها را اینجا ببینید.  

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بدن‌‌های ما بسته هستند

از کار نه تا پنج (بله. به دامش افتاده‌ام) که به خانه می‌رسم، اگر حوصله داشته باشم می‌روم ورزش می‌کنم. دلیلم هم سلامت و این حرف‌ها نیست. نمی‌خواهم چاق شوم. وقتی چاق می‌شوم، سنگین می‌شوم و این سنگینی اذیتم می‌کند، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

Red

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

Me by mona

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

بعضی‌ها هم دلی‌طور درجه‌‌دار

بعضی‌ها ذاتاً آدمِ والس‌اند. همه‌چیزشان روی حساب‌کتاب است. قدم‌های خودشان را و تو را می‌شمرند. یک قدم برداری یک قدم برمی‌دارند. دو قدم پس بکشی چهار قدم پس می‌کشند. کُنشِ بدونِ گارانتی در بساط‌شان موجود نیست. آدمِ واکنش اند. حرکت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بعضی‌ها هم دلی‌طور درجه‌‌دار بسته هستند

Instagram

Hang over

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

سیمون دو بوار یک جایی می گوید : « برای این که آدم کسی را عاشقانه دوست داشته باشد ، باید سخت به هیجان بیاید ، وقتی بازی دو طرفه باشد ارزش انجامش را دارد . ولی اگر قرار باشد … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

«همسایه‌ها» خواندیم دیشب. ضمیر جمع‌اش برای این است که با چند نفر دیگر نشسته بودیم به داستان‌خوانی. با هر خط نوشته این کتاب، با هر کلمه توصیف این مرد از جنوب،‌ انگار من گر می‌گرفتم. چقدر خوب است این کتاب، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند