بایگانی سالانه: 2013

گفتم که می‌خواهم بچه‌دار شوم؟ نه حالا که همین امروز، اما کلا تصمیم‌گرفتم یک روزی در زندگی بچه‌دار شوم. حالا این تصمیم خیلی مهم نیست. تصاویرش است که مهم است. از اینجا شروع می‌شود که مثلا من یک هفته به … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

گودر که رفت و مرد و حالا من به این رسیدم فعلا. دوباره دستی لینک وارد کن.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

درگیری‌های هر روزه

روز کاری بد، سخت، شونزده ساعته. میام از دفتر بیرون و هوا تاریک شده. وسوسه تاکسی گرفتن دارم، اما سیگار بهانه می‌شه که پیاده برگردم خونه. تو شیشه‌های مغازه‌ها به خودم و موهای آشفته‌ام نگاه می‌کنم. از رژ‌ لب پررنگ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای درگیری‌های هر روزه بسته هستند

اضافه وزن خر است.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

مثلا تصمیم گرفته‌ بودم تو این ماه هر روز یک ساعت شنا کنم. ساعت هشت شبه و من هنوز سر کارم. نه تنها این، که تصمیم داشتم دیگه از امروز قهوه هم نخورم بلکه یه کم آروم شم. تا ساعت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از عشاق آنلاین‌ت هم متنفرم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

و درس‌هایی به قیمت گزاف…

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

Instagram

آن دو درز موازی

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

چهره آبی ات پیدا نیست.

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند

Instagram

دختره کوچولو رو پاهای برادرش اروم و امن نشسته.

منتشرشده در عکس | برچسب‌شده | دیدگاه‌ها برای Instagram بسته هستند