بایگانی روزانه: 28 جولای 2010

همدرد

در کافه‌ای نشستم در مرکز شهر پراگ و الان سمت راستم یک پسری، او مثل من مشغول به کامپیوترش، نشسته است که دست چپش به ابروهایش است و دقیقا همان مدلی که من با ابروهایم بازی می‌کنم و یکی یکی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای همدرد بسته هستند