یکی از قشنگ‌ترین بخش‌های کار کردن تو ARTogether برام اینه که با بچه‌های جوون کار می‌کنم. بچه‌های سال اول و دوم دانشگاه هستند که اینترنم (کارآموز) هستن. یه سری وب‌سایت هستند که سازمان‌هایی که دنبال اینترن می‌گردن می‌تونن برن اونجا و به دانشگاه‌ها وصلشون می‌کنه. اینه که الان ARTogether که خیلی‌از کارهای پشت صحنه‌اش رو می‌شه آنلاین و از هر جایی انجام داد، اینترن‌های آنلاین و آفلاین داره چندتا.
واقعیتش اینکه شاید اینهمه کار حتی وجود نداشته باشه، اما کار یاد دادن به اینها رو دوست دارم. تقریبا همه شون اولین باره که دارن برای یه جایی غیر از فست فود یا فروشگاه لباس کار می‌کنن. این ظرفیت‌سازی‌ها مهمه در کار برای من. خیلی.
چند روز پیش یکی ایمیل زد که ما یک کلاب تبلیغات در یکی از دانشگاه‌های ایلینوی هستیم و می‌خواهیم کارهای سوشال مدیای شما رو انجام بدیم. گفتم مشتری‌های قبلی‌تون کیا بودن. گفتن هیچکی. ما تازه خودمونو درست کردیم : – ) البته گفت تازه تشکیل شدیم. گفتم خب کلاب شما باید یک استراتژی به من بده که بگه می‌خواد چیکار کنه.
الان دیدم شش صفحه استراتژی واسم فرستادن. منتها هر صفحه یه فونته، یکی رنگیه یکی نیست، از این اشتباها که ماها می‌بینیم اونا خودشون نمی‌بینن. معموله هر کدومشون یک قسمت داشتن: تویتر، اینساگرام و …هر کی جواب خودشو کپی کرده.
اما حرف‌هایی که زدن بد نیست.
حالا تصمیم که بگیرم باهاشون کار کنم، باید اینها رو به زبون رفاقت بهشون گفت.

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.