فوریه ۲۰۱۷
ایده را با گلاره، دوست هنرمند و منتقد هنریام که در لوس آنجلس زندگی میکند در میان گذاشتم. پرسیدم که آیا حاضر است دست به یک کار مشترک بزنیم و حتی اگر بشود برنامه را در دو شهر سن فرانسیسکو و لوس آنجلس همزمان جلو ببریم. گلاره استقبال کرد و ما با هم شروع به ایده پردازی، پیدا کردن نام، تعریف کار و مشخص کردن هدف کردیم.
وبسایت ARTogether متولد شد.
تصمیم گرفتم که پس انداز خیلی کوچکم را صرف این کار کنم تا به جایی برسد.
دو دلیل داشتم که خیلی سریع دست به ثبت رسمی سازمان نزنم:
۱. خیلی وقتها یک ایده در سر آدم پیدا میشود. اصلا مشخص نیست که در عالم واقع نتیجه بدهد یا نه. نمی خواستم هزینه مادی و وقت را صرف کنم و بعد مشخص شود که ایده به جایی نمیرسد.
۲. برای یک سازمان غیر انتفاعی، هیچ چیز مهمتر از اعضای هیئیت رئیسه نیست. (اعضای بورد). میخواستم مطمئن شوم که با یک بورد قدرتمند شروع به کار خواهم کرد.
اما یکی از مهمترین دلایل ثبت یک سازمان مسئله مالیاتش است. در آمریکا سازمانهای غیردولتی از پرداخت مالیات کاملا معاف نیستند، اما مالیات کمی باید بپردازند. مهمتر از آن، کمکهای مالی که به آن میشود، در بررسی مالیاتهای سالانه افراد و دیگر سازمانها در نظر گرفته میشود. به این معنا که اگر فرد یا سازمای به یک موسسه غیر دولتی مبلغی اهدا کند، در پایان سال آن میزان از مالیاات سالانهاش به دولت کم میشود. برای اینکه همچین موقعیتی را یک سازمان غیردولتی کسب کند، باید از اداره مالیات ها شماره مخصوصی داشته باشد.
اما راه دیگری که وجود دارد، استفاده از شماره مالیاتی یک سازمان غیردولتی دیگر است. یعنی کمکهای مالی به حساب آنها واریز شود تا کسری مالیات به اهدا کننده تعلق گیرد. به این میگویند fiscal Sponsorship
تصمیم اولیه این شد که برای ARTogether به دنبال fiscal sponsor بگردیم. اسپانسر به این معنا نیست که آنها کمک مالی کنند. دقیقا برعکس است. آنها اسپانسر میشوند که ما بتوانیم از جایی پول بگیرم و باید درصدی از این پول را هم به آنها بدهیم.
مرحله بعدی، شروع ارتباط با سازمانهای پناهندگی از یک طرف، هنرمندان از سوی دیگر و مراکزی که با کودکان و نوجوانان سر و کار دارند (به طور مشخص مدرسهها) هم سوی سوم.