سیزدهم مارچ دوهزار و بیست

به تراپیستم غر زدم که من یک عمر از همه چی تند تند گذشتم و خودمو از احساساتم جدا کردم. تو که نباید بذاری من همینطور بگذرم. وظیفه تو هست که مشاوره رو هدایت کنی.

حالا داره یه چیزایی رو می‌کشه بیرون که سال‌هاست نرفتم طرفشون. یه وقتی فکر می‌کنم واجب نیست واقعا. مخصوصا الان دیگه چه اهمیتی داره.

روزهایی هست که اتفاق زیاد داره، اما هیچ کدوم رو نمی‌شه گفت.

به معلم‌‌های کلاس‌هایی که تعطیلشون کردم گفتم که حقوقشون رو پرداخت می‌کنم تمام و کمال. کسایی که ساعتی پرداخت می‌شن یا برای جلسات کلاس‌هاشون دستمزد می‌گیرن، بیشترین فشار بهشون میاد تو این تعطیلی همگانی. حواستون باشه بهشون.

-از نتیجه مثبت آزمایش سرطان چیزی بدتر وجود داره؟

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.