وبلاگ شده «زمان شاه» ما. ذکر خیرهای ما بر میگرد به زمان وبلاگها.
-امروز تراپیستم یک سوالی پرسید که برای جوابدادنش بر میگشتم به زمان وبلاگها و یک جوری توضیح میدادم دنیایی را که سخت است برای کسی را که تجربهاش نکرده توصیف کردن.
-در آمریکا الان دیگه مسئله این نیست که آیا همه چی را باید تعطیل کنیم یا نه، سوال این است که کی باید همه قرنطینه شویم. برنامههای جمعی را امروز در CERI کنسل کردیم و احتمالا خود مرکز را هم هفته بعد تعطیل کنیم.
-دوتا کلاس جدید آرتتوگدر این هفته شروع میشد که احتمالا باید به عقب بیاندازیمشان.
-قبل از علف گفتم بیایم در مورد کارم بنویسم، بعد علف یادم رفت. امروز CERI برایم جشن تولد گرفتند. این عکس تیممان در آنجاست. من هفتهای بیست روز برای آنها کار میکنم. (تقریبا هم سی ساعت برای ARTogether) و مدل این سازمان اینطور است که آدم میرود آنجا انگار خانه خاله و دایی آدم است. منتها هر کدام از یک ملیت. شکل و قیافهاش را هم شکل خانه نگاه داشته اند و اداره نیست. آشپزخانه داریم و همه هم دور میز ناهارخوری کار میکنند. یک هال و پذیرایی هم دارد که برنامهها آنجا انجام میشود و مراجعهکنندگان میایند انجا مینشینند و با هم غذا درست میکنند و میخورند و برنامه رقص دارند و گروههای ساپورت و یک عالمه برنامه دیگر.
آروزی من تاسیس همچین فضایی برای خاورمیانهای هاست. فضایی غیرمذهبی برای فارسی، ترکی، عربی، عبرو زبانها.