وقتی از ” جنده ” حرف میزنیم از چه حرف میزنیم.


یک سوال نسبتا ساده:
چرا وقتی از جنده ها حرف می زنیم نگاهمان جنسیست؟ فاحشه ها زنند همیشه و هرزه ها دختران لوند با چهار تار موی بیرون و کمی رنگ و لعاب صورت؟
«هرزه مرد» نداریم؟ کسی که به قول خودمانی «چهار تا دوست دختر را به هم HANDLE می کنه» اگر هرزه نیست پس چیست؟ کسی که انسان دیگری را هرزه می داند/ می بیند/ می خواهد، همان که عاملیت انسان بر زندگی خویش را نمی بیند / نمی خواهد مصداق بارز چیست؟
برادر گرامی که با احلیل آخته به دنبال «جنده زنان» است، همان که «چهار عقدی و چهل صیغه ای» اش را به شعر هم می کشیم و به شادی رقص کنان تکرارش می کنیم، «جنده مرد» نیست؟.
این داستان عرف است، بار معنایی کلماتی چون «جنده»، «فاحشه»، «تن فروش»، «روسپی» و «هرزه» غیر قابل انکارند، که اگر جز این بود با گفتن کلام «فاحشه» تصویرهای عمیق ذهنمان مردها را هم به یاد می اورد که «هرزه» اند و «فاحشه» و چه و چه.
پس
درخواست:
لطفا وقتی از«جنده» ها می نویسید این کلمه را معنی هم بکنید، که همان «تن فروش» است یا «فاحشه» یا «هرزه»؟
اصلا حاضرید به شوخی هم که شده «تن فروش» باشید؟ «عاملیت بر تن» به جای خود، بار معنایی «تن فروش» را تاب می اورید؟
که کم ندیدم دخترانی که که حاضرند «جنده» باشند اما «روسپی»؟
هرگز!
من با تعاریف درگیرم،
که جنده کیست؟
عامل بر تن؟ آزاداندیش؟ تن فروش؟ هرزه ذهنی؟ اسلوب شکن؟
کجاست اصلا؟ در فاحشه خانه ها یا در ذهنی که تغییر شرایط را خواست می کند؟ یا در همین میدان ونک خودمان با نگاهی که از این به آن سر می خورد و برانداز می کند از سر به پا! چه مرد چه زن!.
جنده کیست؟ چیست؟ اول معنی کنید لطفا!

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.