بیست و سوم می دوهزار و یازده

یکی بود می‌گفت کاش می‌خوابیدم،‌ تو رو خواب می‌دیدم
من همه روز خوابیدم
تو نبودی تو خوابم. چرا من هنوز اینقدر امیدوارم؟
از خودم بدم می‌آد،‌ از این ضعف فیزیکی، روحی
کاش لااقل می‌تونستم هنوز توهم کنم
لعنتی

این نوشته در بلوط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.