پدر شده. سه سال است که ازدواج کردهاند و خانمش بچه میخواسته. او هم مخالفتی نداشته و، به قول خودش اصلا فکر نمیکرده که بچهدار شدن آمادگی پدر را هم لازم دارد. میگفت که همیشه فقط به آمادگی خانمم فکر کرده بودم و اینکه هر وقت او بخواهد، بچه دار میشویم.
آمده بود که، به قول خودش، چند ساعت فرار کرده باشد، اما، باز هم به قول خودش، مگر پدر و مادر شدن فرار دارد؟ میگوید بچه هر شب بیدلیل تا خود صبح گریه میکند. دکتر فقط میگوید چیزی نیست و بعضی از بچهها اینطورند. دخترشان چهار ماهه است.
مرخصی شغلی خانمش هم تمام شده و باید برگردد سر کار. انگار قرار گذاشتهاند که یک سال اول بچه را به پرستار نسپارند و خودشان به نوبت در طول روز مراقب بچه باشند. هردویشان شغل دانشگاهی دارند.
احساس بدی داشتم وقتی اینجا بود. شام پختم و مشروب خوردیم. تمام مدتی که کنار گاز ایستاده بودم تا ماکارانی جوش بخورد، به این فکر میکردم که زن باید الان بچه را روی دوشش گذاشته باشد و هی ناز کند و تکانش دهد. میگفت: احساس وظیفه میکنم که هر شب همراه خانمم بیدار باشم، اما گاهی سرم میافتد و خوابم میبرد و وقتی از خواب میپرم، زن هنوز نشسته و دارد بچه را تکان میدهد.
بعد از یکی دوساعت کلنجار رفتن با خودم، موقع رفتنش گفتم که حسم خوب نیست. با اینکه در خانهام همیشه به رویش باز است، اما حس بدی دارم اگر پناهگاه فرار، در این موقعیت باشم. بخصوص که این توافق دوطرفه هم نیست و زن نمیدانست که اینجاست. ادعاهایی هم ندارم که تا به حال مهمان اینطوری نداشتم، اما انگار این موقعیتش سنگین بود. یک طوری بود که نتوانستم خوب توضیح دهم. حسم این بود که دوست ندارم وقتی این تصویر جلوی چشمم است، میزبانی کنم.
فکر کنم بیشتر از اینکه ناراحت شده باشد، غمگین شد. گفت شاید رفتم طلاق گرفتم. کم آوردهام و میخواهم اصلا از این شهر و کشور بروم. نمیدانم چقدر جدی بود. هرچه بود ترسناک بود.
-
بایگانی
- جولای 2023
- ژوئن 2020
- می 2020
- آوریل 2020
- مارس 2020
- سپتامبر 2019
- جولای 2019
- مارس 2019
- فوریه 2019
- ژانویه 2019
- نوامبر 2018
- اکتبر 2018
- سپتامبر 2018
- آگوست 2018
- جولای 2018
- آوریل 2018
- مارس 2018
- فوریه 2018
- ژانویه 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- می 2017
- آوریل 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- ژانویه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- جولای 2016
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- ژوئن 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
-
اطلاعات