مادرم همیشه از مراسم عزاداری بدش میآمد. نه اینکه شرکت نکند، اما همیشه یادم است که ناراحت بود از وضع عزاداریها. میگفت این عزادارن بیشتر داغ عزادار را تازه میکنند با این ناله و شیون هایشان. چند سال آخر زندگی در ایران را رفته بود عضو یک کمیته محلی شده بود که وقتی یک خانواده کسی را از دست میداد میرفتند کمک آن خانواده و کارهایی مثل آشپزی و خوش آمد گویی و پذیرایی از مهمانها را انجام میدادند که خانواده عزادار دیگر نگران این مراسم دست و پاگیر نباشد. فکر کنم این روش خودش بود برای اینکه کاری غیر از گریه بکند برای تسکین داغ آن خانواده ها
***
یکی از داییهای مادرم جوان مرد. مثل اینکه سرطان داشت و مرد. پدرم همیشه این را تعریف میکند وقتی میخواهد بگوید ما کجای کاریم که مادربزرگ مادرم یک جایی نشسته بود و آرام برای خودش مویه میکرد و یک دفعه کسی وارد میشود از در و میآید دودستی می زند روی سر مادربزگ که پسر جوانت مرد و تو هنوز زندهای. تو آخر چرا جای او نمردی؟
به همین شقاوتی که پدرم میگفت.
***
کلی همکلاس و دوست من است که سال دیگر پنجاه ساله میشود. پسرهایش را فرستاده دنبال کار و زندگیشان و خودش برگشته دانشگاه. با مادر شصت و شش ساله و مادربزرگ نود سالهاش در یک خانه زندگی میکند. اول تابستان کلیه مادرش از کار میافتد. بعد معلوم میشود چند جور سرطان پیشرفته دارد و این روزها دیگر با مرفین زنده است. بعد عصرها با کلی مینشینند آهنگهایی را که میخواهد در مراسم خاکسپاریش پخش شود را انتخاب می کند. هفته قبل هم باهم آنلاین سفارش تابوت و لباسی را که می خواهد با آن دفن شود را دادند. قبل از اینکه حالش اینقدر بد شود چند کتاب برای مادرش خوانده و ضبط کرده که مادرش شبها موقع خواب گوش دهد.
***
آسا یک پسر هفت ساله بوده که در یک حادثه تصادف به شدت زخمی میشود و روز بعد بر اثر جراحات وارده میمیرد. پدر و مادرش در روز خاکسپاری آسا و بعد از مراسم تدفین باهم ازدواج میکنند. فکر کردند که این همیشه خواسته اسا بوده و آنها هم بیشتر از نیمی از عمرشان را باهم زندگی کردند. فکر کردند مراسم تدفین پسرشان زمان خوبی است برای این ازدواج و آرامش روح آسا.
***
-
بایگانی
- جولای 2023
- ژوئن 2020
- می 2020
- آوریل 2020
- مارس 2020
- سپتامبر 2019
- جولای 2019
- مارس 2019
- فوریه 2019
- ژانویه 2019
- نوامبر 2018
- اکتبر 2018
- سپتامبر 2018
- آگوست 2018
- جولای 2018
- آوریل 2018
- مارس 2018
- فوریه 2018
- ژانویه 2018
- دسامبر 2017
- نوامبر 2017
- اکتبر 2017
- سپتامبر 2017
- می 2017
- آوریل 2017
- مارس 2017
- فوریه 2017
- ژانویه 2017
- دسامبر 2016
- نوامبر 2016
- اکتبر 2016
- سپتامبر 2016
- آگوست 2016
- جولای 2016
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- ژوئن 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
- اکتبر 2012
- سپتامبر 2012
- آگوست 2012
- جولای 2012
- ژوئن 2012
- می 2012
- آوریل 2012
- مارس 2012
- فوریه 2012
- ژانویه 2012
- دسامبر 2011
- نوامبر 2011
- اکتبر 2011
- سپتامبر 2011
- آگوست 2011
- جولای 2011
- ژوئن 2011
- می 2011
- آوریل 2011
- مارس 2011
- فوریه 2011
- ژانویه 2011
- دسامبر 2010
- نوامبر 2010
- اکتبر 2010
- سپتامبر 2010
- آگوست 2010
- جولای 2010
- ژوئن 2010
- می 2010
- آوریل 2010
- مارس 2010
- فوریه 2010
- ژانویه 2010
- دسامبر 2009
- نوامبر 2009
- اکتبر 2009
- سپتامبر 2009
- آگوست 2009
- جولای 2009
- ژوئن 2009
- می 2009
- آوریل 2009
- مارس 2009
- فوریه 2009
- ژانویه 2009
- دسامبر 2008
- نوامبر 2008
- اکتبر 2008
- سپتامبر 2008
- آگوست 2008
- جولای 2008
- ژوئن 2008
- می 2008
- آوریل 2008
- مارس 2008
- فوریه 2008
- ژانویه 2008
- دسامبر 2007
- نوامبر 2007
- اکتبر 2007
- سپتامبر 2007
- آگوست 2007
- جولای 2007
- ژوئن 2007
- می 2007
- آوریل 2007
- مارس 2007
- فوریه 2007
- ژانویه 2007
- دسامبر 2006
- نوامبر 2006
- اکتبر 2006
- سپتامبر 2006
- آگوست 2006
- جولای 2006
- ژوئن 2006
- می 2006
- آوریل 2006
- مارس 2006
-
اطلاعات