بایگانی دسته: بلوط

فهمیدم که چقدر چقدر چقدر دلم برای درخت و رانندگی دلم تنگ شده ‌است. رانندگی حتی بیشتر. ماشین این‌ها را برداشتم و یک شبی زدم بیرون. بارانی بود و پنجره‌ها را هم باز کردم. دلم جاده می‌خواست. اینجا پر از کمربندی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

فامیل‌دور، فامیل دورتر

۱. پدر و مادرم چند روزی است که آمده‌اند اینجا. فردا صبح هم می‌روند. دلم برایشان تنگ شده بود. همراه دو تا از دوستان قدیم‌مان آمده‌اند. تا بیست‌سالگی دخترشان نزدیک‌ترین دوستم بود. بنابراین بیشترین جایی که بودم بعد از خانه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای فامیل‌دور، فامیل دورتر بسته هستند

اقرا بسم…

کور شم اگه دروغ بگم. خسته و ذله داشتم از سر کار می‌اومدم که یه خانومی اومد بهم گفت: (با صدای خیلی یواش) I see a very strong and strange energy around you. a very good energy. ما رو می‌گی. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای اقرا بسم… بسته هستند

دو نقطه ذوق مرگ

-مهمون نمی‌خوای؟ -می‌خوام که.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای دو نقطه ذوق مرگ بسته هستند

با این سیستم مسخره هر روز رای دادن دویچوله معموه که من می‌بازم. خانوم عمه سنگری از من ده درصد جلو افتاده. سیتسمشون هم باگ داره. اینو دوستم در این مورد نوشته : «بعد از اینکه روی رای دادن کلیک کردین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

ک مثل کچل

بانک کلماتی که کلمه نیستند  بقول آقای باکلاه “کلماتٍ لیست کالکلمات” . بعضی از کلمات را وقتی می‌نویسی کلمه‌اند ولی وقتی آدم خاصی با لحن خودش بیانش می‌کند، یک چیز دیگرند. مادرمن به من می‌گوید شازده‌خانم. این الان اسباب خنده‌ … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای ک مثل کچل بسته هستند

گوگل حتی می‌داند شما می‌خواهید از موهای کجا خلاص شوید. تبلیغی که می‌فرستد دقیقا ذکر می‌کند که برای شش جلسه لیزر کردن ( در همان موضعی که شما دنبالش می‌گشتید) فلان قدر می‌گیرید. الان احساس می‌کنم جلوی دوستانی که در … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

من تجربه طلاق غیردوستانه نداشتم. بنابراین نمی‌دانم اگر رابطه خراب شود و کار به دعوا و جدایی بکشد حس و حال آدم چطور است. برای ما اینطور بود که به این نتیجه رسیدیم که راه زندگیمون از هم جدا شده، … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

میل شدیدی در من هست که مرتب نباشم. فرق بین کفش را پرت کردن گوشه آشپزخانه و گذاشتنش توی قفسه پنج ثانیه است. آویزان کردن کت، گذاشتن لیوان کثیف توی ظرف‌شویی، در خمیردندان را بستن، همه اینها هر کدام کمتر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

اولین بار تو چند سال گذشته که غار ندارم. یعنی نمی‌تونم داشته باشم. اون موقع‌ها هر وقت می‌خواستم می‌تونستم ناپدید بشم. همه دور و بری‌هام این مفهوم من تو غارم رو می‌فهمیدن. نه کسی کارم داشت نه کسی حالمو می‌پرسید. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند