بایگانی دسته: بلوط

صدای زنگ و تکستش رو کردم دیفالت. خودمم میشم دیفالت! منتها سنگی

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

همه چیز زمانی اتفاق میافتد که فکر میکردی دیگر خلاص شدی، دیگر تمام شده. اما تمام شده، این گریه غم ندارد، خشم دارد. درد دارد، زور دارد، اما غم ندارد. دیگر نمیلرزد، دیگر ایکاش نمیگوید، دیگر حسودی نمیکند. تو شبانه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شخم زدن شخم زدن چهار سال چهار سال زخم زدن “دستاتو تو تاریکى بگیرم” وقت زخم خوردن، زخم خوردن تنفر، بیجایی، بی زمانی، بیتعلق، نفرت

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

من خونه ام خیلی مهمون‌گیره. یعنی نه اینکه این خونه تازه که بهشته نه. همه خونه‌هام همین بوده. دیویس، سنتاباربارا، دی سی. یعنی کلا حجم مهمون‌داریم خیلی زیاده. همیشه هم جایی بودم که مسافر زیاد می‌گرفته. خودم هم عاشق مهمون … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

اینقدر دلم میخواد دوباره شروع کنم دویدن. اما هرکاری میکنم هیچ انگیزه ای نمیاد سراغم. هیچی مطلقا. چیزی که منو وادار کنه از اون مرحله اول رد بشم و به اون مرحله عشق/ اعتیاد به دویدن پیدا کنم. چی کار … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

فرکانسمان با هم نمی‌خورد. شده بودیم سینوس و کسینوس. مرا می‌کشید طرف خودش، من در می‌رفتم. می‌خواستم دست‌هایش را بگیرم، شرابش را بهانه می‌کرد که در برود. نشسته بودیم کنار هم. ساعت‌ها حتی. یک چیزی نگاه می‌کردیم. لورکا هم پایین … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

I always wanted to document my moment of cum, but never did. Imagine blogging when you have a vibrator inside you. Then you record only the physical aspect of it. Do you know of any literature of this sort? Not … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

از الان بگم من مادر بشم دهن همه تون گاییدست. عشق به این پشمالویی ده کیلویی داره منه احساساتی جوگیر رو روانی میکنه حالا اگه نه ماه تو شکمم بود چی! رحم کنه خدابهتون من حامله نشم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

آی دلم می‌خواست می‌رفتم برزیل. آی دلم می‌خواست. هی برنامه ریزی کردم هی نشد. نه می‌تونستم سرکار مرخصی بگیرم و نه اینکه دیگه یک قرون از پس‌اندازم باقی مونده. هی هی…دوستام الان اونجان و من هی حسرت می‌خورم که باز … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

می‌بینید یکی جدا شده به جایی اینکه بپرسید ای وای چی شد و نظر بدید که خوب کرده یا بد یا مقصر تعیین کنید، بپرسید جای زندگی داره؟ پول تو دست و بالش هست؟ وسیله نقلیه داره؟ غذا می‌خوره؟ بیمه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند