بایگانی دسته: بلوط

یک نفر برایم توی اینستاگرام نوشت که سه سال پیش شروع کرده به سفر کردن و دلیلش اینجا بوده. من شکستم.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

یک جای روی سینه مردها، آن بالا سمت چپ (یا راست) نرسیده به بازو یک گودی کوچکی است که من تردیدی ندارم در جریان تکامل بشریت از آنجا بوجود آمد که آنجا بهترین جاست برای سر بر آن گذاشتن. برای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

هفته قبل سه روز رفتم سمساری قدیمی ام که جای یکی از دوستانم را که رفته بود تعطیلات کار کنم بعد دیدم چقدر آنجا هنوز خانه است و من هنوز همان حس خوب نسبت به آنجا را دارم و چقدر … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

توی یکی از پنجره ها پاندورا یا اسپاتی فای چیزی میخواند و یک آهنگ قشنگی پخش می شد که یک لحظه حواسم را گرفت و رفتم روی صفحه اش که ببینم خواننده اش کی است که یک دفعه میخکوب عکس … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

شما می‌دانستید که لورکا جان من است؟ البته این دلیل نمیشود که خنگ‌ترین سگ جهان نباشد. من مادری هستم که با ضعف‌های بچه ام کنار آمده ام و آنها را هم قشنگ می‌بینیم. لورکا فارست گامپ سگ‌های جهان است. یعنی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

“Man Of A Thousand Faces”

The man of a thousand faces Sits down at the table Eats a small lump of sugar And smiles at the moon like he knows her And begins his quiet ascension Without anyone’s sturdy instruction To a place of no … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای “Man Of A Thousand Faces” بسته هستند

بالا و پایین رفتن‌هام باز زیاد شده. در فاصله بین افسردگی و مرتب‌کردن چیزهایی که تو کله‌ام هست برای نوشتن در مورد اوضاع، می‌رم شش ساعت بی وقفه می‌رقصم و فکر می‌کنم چقدر خوبه حالم. مطمئن نیستم که یکسان موندن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

وسط روز است. ساعت سه بعد از ظهر. رفتم دوش گرفتم. کرم مالیدم، عطر زدم. سگ‌ها را بردم بیرون که کارشان را بکنند. پیراهن قشنگی را که مدتها بود نپوشیده بودم تنم کردم. کامپیوترم را باز کردم و گفتم این … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

تو تخت دراز کشیده بودیم خیره به سقف. گفتم ببین من حالم خوبه. گفت آره. کاملا وقتی پورتیس‌هد رو ریپیت می‌خونه مشخصه که حالت خوبه. گفتم میام از تخت بیرون. زود میام. قول می‌دم. گفتم قبل‌ترها که داغون و افسرده … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند

قیمت این سرکشى داره زیاد میشه. خیلی زیاد و هیچ وامى بى بهره نیست.

منتشرشده در بلوط | دیدگاه‌ها برای بسته هستند