۱. خیلیها عقیده دارند این برنامه «آقای سوزان» خز شده. من دفعه اولم بود. اما خب تقریبا هیچی در جهان نیست که «خز» نشده باشه. نه نسل هیپیهای سالهای شصت مونده و نه میشه مردم رو دسته بندی کرد که کی کجا بره. حالا من نمیفهمم یکی با آیفون بره برنینگمن کجاش عیب داره. در هر حال ما به یک جشنواره «خز» رفتیم.
۲. میگن ملت «سیلیکون ولی»- منطقه بین سن فرانسیسکو و سن حوزه که تقریبا همه شرکتهای بزرگ کامپیوتری اونجا مرکزشونه- زیاد میان سیلیکون ولی. ظاهرا آقای موسس گوگل هم سابقا میاومده. پارسال هم آقامون زاکربرگ ظاهرا با هواپیما/ هلکوپتر شخصیشون یک روز اومدن اونجا عشق و حال. بله. حالا در بیابون فرودگاه برای هواپیماهای شخصی هم هست که خب بفهمی نفهمی کمی با جامعه ایده آل هیپیها فرق داره. ولی من هم اگه تو اون بیابون بهم میگفتن بیا با هواپیما برگرد، از شما چه پنهون سوار میشدم.
۳. میگن زشته آدم با آر وی بره سفر. باز هم به سطر آخر بخش دوم رجوع شود. پول نداریم، میگیم اخ اخ. پولدارها با آر وی اومده بودند و خیلی شیک و خوشگل و تمییز هم بود.
۴. بین اونهمه آهنگ دوپس دوپسی و نورهای غریب، من دنبال یه جا میگشتم جاز بزنه. خیلی ناامید شدم از خودم. اما یه شب قیمه خوردم اونجا، دیدم هیچ روانگردانی از قیمه بهتر نیست. حالا شما جوونید نمیفهمید.
۵. سال دیگه هم میرم.