حالم طوری است که انگار همه وجودم یک انگشت وسط است. یعنی اگر یک غولی بود و میخواست به کسی بیلاخ نشان دهد، همه وجودم میتوانست الان آن انگشت باشد! یعنی غول مرا بلند کند و مشت کند و من آنجا -تمام قد- روی جای انگشت وسطش بایستم و حواله شوم به مخاطب. مخاطب خاص.